کابوس

احساس می کنم دچار یک کابوس شدم. از اون کابوس ها که دست و پای آدم قفل می شه و با این که می دونی کابوسه ولی نمی تونی تکون بخوری و خودتو رها کنی، من هم نمی تونم، کابوس من توی سرم داره اتفاق می افته و خیلی واقعیه و تموم نمی شه، تموم نمی شه. مثل یک چرخه ی باطل هی تکرار می شه و تشدید می شه. داره منو فرسوده و ناتوان
می کنه
همینو می خواستم بگم
امین

هیچ نظری موجود نیست: