تعطیلات تموم شد. برای من تازه تموم شده. امروز اولین روز بعد از بهار جدید بود که از خونه برای کار و بار خودم بیرون رفتم.
با تموم شدن تعطیلات به نظر می رسه بهار هم تموم شد. هوای خوب و تهران خلوت تر و کم دود تر و آسایش خیال و بیکاری و فیلم دیدن تو خونه و چرت زدن.
بهار بدی نبود. نه چندان خوب اما روز گردش مون تو کاخ گلستان چسبید. من این کاخ رو همیشه از بیرون دیده بودم و نمی دونستم یک مجموعه ی دیدنی یه. خیلی زیباست و خیلی افسوس برانگیز که دیگه خبری از این معماری زیبا و این همه ظرافت و پیچیدگی تو زندگی امروزمون نیست، حتی هنرمنداش هم نیستن. عجیبه. چقدر زندگی به سرعت تغییر کرد و می کنه.
روز تولد فشفشه امین هم چسبید. دوستای دور خیلی وقت ندیده رو دیدیم .... دلمون برای گذشته ها تنگ شد .... و خاطره های پاورچین اومده از سالهای دور.
حالا زندگی ادامه داره ....
و....
افسانه
بهار بدی نبود. نه چندان خوب اما روز گردش مون تو کاخ گلستان چسبید. من این کاخ رو همیشه از بیرون دیده بودم و نمی دونستم یک مجموعه ی دیدنی یه. خیلی زیباست و خیلی افسوس برانگیز که دیگه خبری از این معماری زیبا و این همه ظرافت و پیچیدگی تو زندگی امروزمون نیست، حتی هنرمنداش هم نیستن. عجیبه. چقدر زندگی به سرعت تغییر کرد و می کنه.
روز تولد فشفشه امین هم چسبید. دوستای دور خیلی وقت ندیده رو دیدیم .... دلمون برای گذشته ها تنگ شد .... و خاطره های پاورچین اومده از سالهای دور.
حالا زندگی ادامه داره ....
و....
افسانه
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر