کنسرت همایون


      دوشنبه 30 فروردین رفتیم توی تالار همایش های برج میلاد کنسرت همایون شجریان رو دیدیم. من تا حالا از همایون برنامه ندیده بودم. ما توی بالکن نشسته بودم و بخشی از سن رو نمی دیدیم. پخش صدا هم خیلی بد بود و صدای سازها رو به جیغ تبدیل و صدای خواننده رو فید می کرد. البته ظاهراً توی آنتراکت کمی تنظیمات رو درست کردند و صدا بهتر شد. کلاً اجرای بخش دوم بهتر بود. ظاهراً شب دوم شجریان هم اومده بوده که این کلی مایه ی افسوس امین شد که چرا بلیط شب دوم رو نداشتیم. 

از همه ی اینا بگذریم جالبیش این بود که ما تقریباً زیر برج میلاد بودیم. یعنی تو محوطه ی باز، سرت رو که بالا می آوردی برج رو می دیدی. چقدر سرگیجه آوره و چقدر عجیب که همزمان نسبت به این برج هم احساس بدی داشتم و هم خوب. انگار هم ازش تنفر داشتم و هم خوشحال بودم که یه نماد اینجوری تو تهران هست. عجیبه. نمی فهمم این احساس دوگانه نسبت به چند تیکه بتون و آهن چیه و از کجا می آد. شایدم می دونم و نمی خوام بگم!

من کارای قمصری رو دوست دارم. به نظرم تلاش می کنه تا تجربه ی جدیدی توی موسیقی سنتی ایرانی داشته باشه. تجربه ی چند صدایی و نزدیک شدن به مشخصات استاندارد موسیقی ارکستر. با وجود این احساس کردم این اجرا کمی آشفته و پر سر و صدا بود. قمصری هنوز خیلی جوونه و اگه بهش راه بدن که کارش رو همینطور ادامه بده یه روز می تونه به عنوان یکی از آهنگسازهای مطرح موسیقی ایرانی باشه که با نگاهی نو روی این موسیقی کار کرده.

به هر حال.... یادم افتاد که من عاشق کمانچه ام و چقدر دوست دارم این ساز رو یاد بگیرم.
افسانه

هیچ نظری موجود نیست: